شادی

زندگی من شبیه چهارفصل سال شده استمیایی انگار روحی دوباره در زندگیم دمیده میشود بهار میشومجوانه های امید شروع به رویدن میکنندسرسبز میشوممیمانی انگار درختان سرزمین وجودم میخواهند ثمر بدهند میوه های امید کم کم میخواهند به بار بنشیند ...که ناگهانباد سرد پاییز شروع به وزیدن میکندکوله بار می بندیمیخواهی برویزندگی رو به زردی و خزان میگذاردمیرویوزمستان سرد همه زندگیم را فرامیگیردهمه امیدها را سرما از بین میبرددیگر خبری از جوانه های امید نیستهمه جا سرد و یخبندان هستانگار پایانی برای این روزهای سرد نیستهمه وجودم یخ بسته استشاید مرده باشمنمیدانماما سرما تا مغز استخوانم رسیدهنکند باز به خیال گرماگرگی را در بغل بگیرم.... شادی...ادامه مطلب

سرد هم باشی سرمای اواخر اسفند و اوایل فروردین هستی دلنشین و امید بخش که نوید بهاری زیبا میدهد شادی...

امشب شب آرزوهاست بهترین ها را برایت آرزو دارم شادی...

امشب که اسمان خیالم دراین دیار   باچلچراغ یادتو   چون روز می شود   امشب که بادمست   ازان سوی کوه ها بوی تورا   به کلبه من می پراکند   سنگین تر از همیشه غم دوری تورا   احساس می کنم     *ای ارزوی من*           + نوشته شده در  یکشنبه دوازدهم آبان ۱۳۹۲ساعت 21:56  توسط رها  |  شادی...ادامه مطلب

قبله منچه قدر ساده و آرام،چه قدر صبور و صميمي،تو در من آميختي.باور کن تو را در اولين نماز نخوانده جستجو کردمکه هنوز به قنوت گريه نرسيده سلامم دادي.بعد...من ماندم و دستان پر دعاييکه به آسمان پر استجابت چشمانت آويخته شد.اصلا بيا و تو بگو...تو بگو کدامين سو قبله ي من است!؟....دستانت رابرایم مشت میکنی،م شادی...ادامه مطلب

شادی...

  زندگی میکنم ...                       حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!! چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد                    بگذار هر چه از دست میرود برود؛                     من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد،                     حتی زندگی را............ + نوش شادی...ادامه مطلب